۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

بنام خالق هستی دروازه گشایش افغانستان میرحسین «تلاش» فهرست: 1- نگرش برگذشتۀ افغانستان 2- افغانستان درمسیرسقوط 3- نقش اشخاص دربدبختی افغانستان 4- علت تخم گذاری تفرقه اندازی وبدبختی 5- پیروزی دموکراسی درافغانستان 6- وضعیت افغانستان دراصول دموکراسی 7- دروازه گشایش افغانستان شرح موضوعات فهرست مندرجات: 1- نگرش برگذشتۀ افغانستان:افغانستان کشوری است که به این نام اززمان احمدشاه بابا مسمی گردیده؛وتا امروز به این نام ازآن یاد میشود.احمدشاه بابا بعدازاینکه پیروزدرتسلط یابی زمامداری گردید اراضی این کشوررا آن طوریکه درذهن می -پرورانید توسعه داد. وبعدازآنکه دنیا را به دنیای دیگر وداع کرد پسران وی کشوررا بطرف جنگ وبدبختی بخاطر جانشینی پدرکشانید. تااینکه شاه شجاع موفق به زمینه سازی تجاوز انگلیس دراین کشورگردید ومردم افغانستان به منظور نجات شان به جهاد برحق مصمم به بیروندان انگیس ها ازکشورگردیدند. ودورۀ دیگری زمامداری حبیب اله خان وامیرعبدالرحمن خان است که دروازه تجاوز را تا به امروز برای متجاوزین باز نمودند. واینکه امان اله خان زمامداری کشوررا بدست گرفت اصلاحات وآزادی های را که آنطور خود میدانست درکشورپیاده نمود. واین کار البته مناسب وضعیت نبوده به دنیای دیگری گام گذاشت. دورۀ دیگر نیز به تاریکی کشور برمیگرددکه شاهی دوامدار؛قدرت را برظلم وستم ومحروم سازی اکثریت گروهای دیگربکارمیبرد. تااینکه نظام به دگرگونی مواجه شد ونظام جمهوری حاکم گردید. وباالاخره می توان گفت ؛تجاوزشوروی برکشور،جنگ های خانمانسوزدردورۀ بعد حاکمیت طالبان درکشور وامروزدورۀ دموکراسی قابلیت مطالعه رادارد. 2- افغانستان درمسیرسقوط: هرمرحلۀ تاریخ کشورشکوه ازسقوط کشوردرهرمرحلۀ که افرادی مربوط به گروهی سلطه داشتند ندانموده. واین شکوه تاریخ داد ازقربانی های دارد که مردم ما بخاطرآزادی کشوروعدالت نظام جان های شیرین وسرمایه های زنده گی شان را به این منظور به قربانی بخشیدند. وثمرۀ جنگ وظلم امروزدرسرگها ، خیمه ها ،تعصب گرایی قومی ،مذهبی ،سیاسی به قدرت رسیدن افراد به این منظور؛ مردم را بدبخت ساختند به طورخوب قابلیت مشاهده رادارد. ودردورۀ دموکراسی این قربانی ها نیزادامه دارد.اما امید مردم تا کنون به زنده گی نوین چشم به دیدار اند. 3- نقش اشخاص دربدبختی افغانستان:اشخاص با حمایت از گره گاهی مشخصی کشور را دراین میدان به بازی درآورد. وادوار مبین آن است که توافق برقدرت؛ گره گاهی مشخصی دارد. وبه این لحاظ! سائرین درسایۀ آن احتیا طانه زنده گی نمایند. 4- علت تخم گذاری تفرقه اندازی وبدبختی: 1- حاکمیت گره گاهی مداوم، 2- گشایش دروازۀ ورودی به پاکستان، 3- برخوداری افغانستان ازنقطۀ استراتیژکی تسلط برمنطقه، 4- افغانستان هراسی درمنطقه وجهان، 5- پیروزی د موکراسی درافغانستان:گرچه این نظام متفاوت بانظام های گذشتۀ افغانستان به نظر میرسد، مگرنفس ها برآنست که این نظام را نیز به گره گاهی قبلی ویا هم- تنها من ؛بکشانند. 6- وضعیت افغانستان در دموکراسی:دراین مرحله کشورمورد چپاول هوشیارانه وانقراض مبدل میگردد . برعلاوه ؛موجودیت فاصله درروابط افراد کشوربنابرتعلقات گروهی دردناک است. 7- دروازه گشایش افغانستان:منظورعموم ازتوسعه کشوروبازسازی ابعاد کشوراز نظامی آغازکه پولیس، اردو ، ارگانها کشفی وسازمانهای امنیتی که تسلط براوضاع دارد، درتداوم ؛اقتصاد؛صنعت سازی ایجاد تاسیسات فابریکه های تولیدی وانرژی تا اینکه به معارف وتحصیلات منتهی یاب است،میباشد. اما ! دروازۀ دیگری که تاهنوز قفل آن گشاده نگردیده؛ چگونه توقع داشت از توقعات که منظور عموم ازتوسعه کشورحکایت نماید. این دروازه با این کلیدها بازمیگردد: 1- گشادن گره حاکمیت مداوم تاریخی. 2- بستن دروازۀ تجا وزکشوربرروی پاکستان. 3- استفاده از نقطۀ استراتیژکی کشور به منافع افغانستان. 4- افغانستان شناسی برای بهبودعرصه ها. 5- وجود مراکزتحقیقاتی برای مطالعه ازتمام پدیده ها درهرعرصۀ که بکار گرفته میشود. پایان


بنام خداوندمهربان جهانی شده چیست؟ میرحسین «تلاش» فهرست: 1- تعریف جهانی شدن 2- سیری درتاریخ جهانی شدن 3- نظریات ارائه شده درمورد جهانی شدن 4- ابزارهای جهانی شدن 5- مؤلفه های جهانی شدن 6- ابعادجهانی شدن 7- مفاهیم جهانی شدن 8- جهانی شدن و اسلام 9- آثار مثبت جهانی شدن 10-آثار منفی جهانی شدن 11- نتیجه 12- منابع تعریف جهانی شدن:جهانی شدن ترجمه واژۀ فرانسوی mondalisat وواژۀ انگلیسی Globalization است.ومفهوم لغوی جهانی شدن تبدیل امور محلی به امور جهانی است،تعمیم دادن مسائل محلی ووطنی تا حالتی جهانی پیداکند. ازبعد سیاسی : جهانی شدن یعنی ارزیابی ارزشهای دموکراتیک وحقوق بشربراساس جوامع غربی. ازبعد اقتصادی: یعنی تحول سرمایه داری وجهانی سازی بهره کشی واستثماروجهانی شدن انتقال سرمایه ها ، وآزادی تجارت وانتقال تکنولوژی. ازبعد فرهنگی: ساخت افکاری درنتیجۀ روابط جهانی، برای گسترش مفاهیم، ارزشهاوآداب ورسومی که درعرف غربی پسندیده است، تاپذیرش آن درسطح فکری وفرهنگی وبه دنبال آن درعرصۀ اقتصادی وسیاسی نیزآسان،شود. وایدۀ کسانی دیگر: جهانی شدن تغییراتی طبیعی ونتیجۀ معمولی تحولات تکنولوژیک واقتصادی ، وجهشهای بلندفناوریهای پیشرفتۀ ارتباطاتی است. وبه طور کل می توان گفت: جهانی شدن یعنی ؛ همسان سازی فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی جهان است. سیری درتاریخ جهانی شدن: جهانی شدن گرچه ازگذشته تا کنون مطرح بوده،که استناد گذشته ازجهانی شدن درقالب مذاهب،مکاتب ، رویکردها وایدئولوژی های گوناگونی ؛موجود می گردد. اما ازلحاظ تاریخی بیشتر برمیگردد به مرحلۀ سرمایه داری که موانع مذهبی ، سیاسی ، وحقوقی رابرای رشد خودازمیان برداشته وبه صورت یک نیروی بلا منازع درقرن نزدهم ظاهرگشت،اما بعداً به چالش کشانیده شد. پس از انقلاب اکتوبر1917 روسیه، ودراین مرحله مجبور به یک سلسله اصلاحات امتیازدهی برای کارگران شد که مانع حدوث انقلاب ها گردد. ودرسالهای 1930و1940 مواجه به رقابت های سه مکتب ایدیولوژی لیبرالیزم ،فاشیزم وکمونیزم میشود.تااینکه جنگ جهانی دوم رخ میدهد وفاشیزم به اضمحلال کشانیده میشودو جهان بردوقطب مخالف تقسیم میگرددکه این مرحله جنگ سرد میان دوقطب تقسیم شدۀ شرق وغرب آغاز میابد. دردوران جنگ سردجهانی شدن با تحدیداتی بلوک ومرزبندی های سیاسی ، نظامی وایدئولوژیکی ،عملاً مواجه میگردد. ومرحلۀ اختتامی جنگ سرد که شوروی فروپاشیدنظام دوقطبی باعث شدتا مرزهای ژئوپلیتیک وایدئولوژیک سابق ازمیان برود.به هر حال واژۀ جهانی شدن برای اولین بار درفرهنگ وبستر درسال 1961 به کارگرفته شد وبه عنوان یک پدیدۀ علمی ازاوایل دهه نود میلادی مورد توجه جدی پژوهشگران قرارگرفت وامروزنگرش های علمی دررابطه به جهانی شدن دردانشگاها وجوددارد. نظریات ارائه شده درموردجهانی شدن: 1- نظریه رئالیست ها: دولت ها مهم ترین بازیگران عرصه ای بین المللی می باشند.و کوشش بیشتر شان درپی به دست آوردن قدرت،نگهداری ونمایش قدرت است؛ که هدف سیاست خارجی دولت ها براین نگرش وجوددارد که درقالب منافع ملی به طرح آن می پردازند.وجهانی شدن به مفهوم گسترش روز افزون ارتباطات تلقی میشودولی تحت سیطره ای دولتها قرار می گیرد. 2- نظریه ایده آلیستی ها:نظریه این مکتب بیشتر به دیدگاهی مارکسیستی مشابهت دارد واز جملۀ طرفداران خلع سلاح عمومی ، تأسیس حکومت جهانی انترناسیونالیستهاودر چارچوب این مکاتب نظریات شان شکل میگیرد. 3- نگرش لیبرالیستی:جهانی شدن به مفوهم لیبرالیستی آن است که خواهان گسترش سرمایه داری ،تجارت آزاد، دموکراسی وتکثیر فرهنگی است. 4- نگرش مارکسیستی: بحث جهانی شدن به دیدگاه آنان اززاویه اقتصادی بیان شده است که محتوای جهانی شدن را گسترش جهانی سیستم اقتصادی سرمایه داری معرفی میکند. 5- نگرش مکتب رفتارگرایانه: ازدیدگاهی این مکتب ؛ جهانی شدن ناظر برحرکت مسیر گسترش هرچه بیشتر ارتباطاتی انسانی درعرصه جهانی است.عوامل این حرکت دگرگونی های سیاسی ،تکنولوژیک ،علمی،فرهنگی است که هیطه ای عمل آن درحوزهای مختلف است. 6- نگرش مکتب فرارفتارگرایانه: تحولات جدیدکه درجهان به وجودآمده است نمی توان عنوان جهانی شدن را به آن داد.چون جهانی شدن پدیدها به معنی است که ازقبل وجودداشته، اما! تحولات کنونی نشان ازپایان مدرنیته است ورودبه عصری دیگری رانوید میدهد که آنرا عصرجهانی می توان گفت.دراین عصر تمام ابعاد ادبیات مدرنیته؛دموکراسی ،تجارت آزاد...همگی بازسازی یابد. ابزارهای جهانی شدن: * وسایل اطلاع رسانی: - انترنت -تلفن - تلکس * وسایل خبری وتبلیغاتی: - تصویری ودیداری( ازدونوع زمینی وفضائی – ماهواره ها-) - شنیدنی (رادیوها) - خواندنی(روزنامه ها،مجلات ...) * وسایل فرهنگی: - فرهنگستان ها وانستیتوها ودانشگاها - پژوهشکده هاومراکز اطلاع رسانی - مؤسسه های انتشاراتی - کتابها * وسایل ارتباطی: - هوایی ( جابجایی مسافر، گردش گری، بارگیری) - دریایی( جابجایی مسافر،گردش گری ،بارگیری) * بخشهای مالی: - بانکهای بین المللی ( بانک بین المللی ،صندوق بین المللی پول) - کارخانه های بزرگ - شرکتهای چند ملیتی - شرکتهای بیمه - تجارتهای فاسد( تجارت زنان روسپی ، پولشویی ، کشت، خریدوفروش موادمخدر) * بخش امنیتی: - تجیهزات جاسوسی منطقه ای ، ایالتی ، کشوری وجهانی مؤلفه های جهانی شدن: 1- شکل گیری هویت جهانی 2- ظهور اقتصاد جهانی 3- جهانی بودن سیستم های ارتباطات 4- نبود نقش مذهبی ،نژادی ،منطقوی... 5- نبود مرزهای سیاسی میان جوامع بشری 6- نبود سلاحهای تحدید کنندۀ کشنده ابعاد جهانی شدن: 1- جهانی شدن سیاست:جهانی شدن سیاسی بیش ازهرچیز درشکل گیری وتثبیت دولت های ملی با انقلاب های دموکراتیک اواخر قرن 18 ونیمه ی اول قرن 19 اتفاق افتاد.دولت ملی از این به بعد؛ مبدل به نهادرسمی سیاسی یک سرزمین درمناسبات بین المللی گردید. وپیمان های بین المللی را درزمینه های اقتصادی،فرهنگی ،سیاسی ونظامی این نهادها باهم بستند. چون ملت؛ اساس این دولت ها را تشکیل میدهد پس ازمسائل مهم درجهانی شدن، سیاست ملتها میباشد.رقابت جهانی،بخش عمده ازمشکلات ملت ها را تشکیل میدهد.وبسیاری از مشاوران وصاحبنظران امروز از شرکتها چند ملیتی سخن میگویند. دراین صورت، دولت نقش درزمینه ی دفاع وروابط بین المللی نخواهدداشت.زیرا بسیاری از کشورها به اتحادیه نظامی ملحق میشوندوهم چنان دولت ملی ،قدرت واقتدارشان از بین میرود.زیرابخش ها ی خصوصی فعال میشود.وبالاخره اقتدارواستقلال ملی دربعد اقتصادی به سازمان های محلی ومنطقه ای مانند گات ، سازمان ملل ...محول میگردد. 2- جهانی شدن اجتماع: جهانی شدن اجتماع آن است که خودرا به صورت تثبیت شهر نشینی وسبک زندگی ناشی ازتمامی الزامات اقتصادی وسیاسی ناشی از این نحوه ی زنده گی شان نشان داده است.جهانی شدن انگیزه ای فراهم می آوردتاسیاست های شهری با شرایط تولیدهر چه قوی تر بین المللی وسرمایه ی پولی متناسب شودودرنتیجه پایداری اجتماعی را به خطر اندازد. 3- جهانی شدن فرهنگ: جهانی شدن یکسان سازی فرهنگی است که دیگر نمی تواندبه صورت کلاسیک آن با قی بماند یعنی مجموع ارزشهاوخاطرات،باورها،عقایدصرف دریک حوزه جغرافیای باقی نمیماند بلکه فراگیر است. 4- جهانی شدن اقتصاد:جهانی شدن یعنی یک پارچگی بازارهای مالی وتوسعه تجارت جهانی دراین دیدگاه درطرح قرار میگیرد. مفاهیم جهانی شدن: 1- جهانی شدن به مثابه یک پروسه:از این دید گاه آنچه درخصوص جهانی شدن وجوددارد صرف آگاهی از تحولات جهان است ونه خود جهانی شدن.پس نزد این اندیشه گران جهانی شدن به معنای جهان گرایی است. 2- جهانی شدن یک پروژه است: دراین اندیشه جهانی شدن یک برنامه است که توسط کشورهای غربی وقدرت های برتر که دررأس آن ایالات متحده امریکا قرارادارد . به هرحال صورت فعلی جهان شدن مشتمل هردوبوده میتواند. جهانی شدن و اسلام:جهانی شدن اسلام یعنی؛گسترش دادن تمدن اسلامی به جهان،تمدنی که ابعادوویژگی های انسانی خاص ومنحصربه فردی درخود دارد که هیچ تمدن دیگری باآن برابری نتواندکرد. جهانی شدن اسلام درواقع ویژگی وصفت اساسی این دین است که خداوند(ج) می فرماید:وماارسلناک الا رحمة للعالمین ، ای پیغمبر!ماتوراجزبه عنوان رحمت برای جهانیان نفرستاده ام. وصفات دیگرآن : ویژه گی عقیدتی،برابری ومساوات انسانی،برابری اقوام،برابری نژادها،برابری حقوقی وقضایی ،آزادی اندیشه،مهربانی وبالاخره کلمۀ احدیت وامت پیوند دهندۀ تمام افراد جوامع میگردد. آثار مثبت جهانی شدن: 1- کشورهای عقب افتاده با کشورهای پیشرفته از امتیازهای مساوی برخوردارمی باشند. 2- کاهش خطرجنگهای جهانی 3- حفظ حقوق اقلیت ها 4- برنامه ریزی درسطح جهانی نه محدود به قلمروسرزمین آثار منفی جهانی شدن: 1- بحران دولت ملی 2- تسلط فرهنگ غربی 3- تضعیف دموکراسی نتیجه:به نظر نگارنده طوریکه جهانی شدن مطرح می گردد با تمام ابعاد آن شکل نخواهد گرفت ؛چون مانع درسد رشد آن از لحاظی عقیده تی مانند پیروی از دینی وجوددارد.وازنظر عقیدۀ اسلام زمانیکه تمام بشر ازدین مشترک پیروی نماید ظهور مهدی فرا میرسد که حکومت باعدالت خود را درساخت وساز میگیرد، ودراین مرحله؛ می توان گفت که کار جهان تمام شده وارزش های بشر به جهانی شدن عیوض شده که آخرین مرحلۀ حیات خود را بسر میبرد. ودیدگاه دیگری از مخالفین جهانی شدن، که جهانی شدن را امکان ناپذیر می خوانند پول مشترک وزبان مشتر ک درجهان میان انسانها وجود نخواهدداشت که جهان به مرحله جهانی شدن عیوض شود؛ وجوددارد. ومن الله توفیق میرحسین «تلاش» دانشجوی حقوق وعلوم سیاسی موسسه تحصیلات عالی مولانا جلال الدین منابع:1- رامزطنبور،فتحی یکن.جهانی شدن وآینده جهان اسلام، مترجم:مولودمصطفایی (تهران:مهارت،1387). 2-محمدی،احمدگل.جهانی شدن فرهنگ هویت(تهران:انتشارات نی،1381) 3- مالک،محمدرضا.جهانی شدن اقتصادازرویاواقیعت(تهران:انتشارات کانون اندیشه جوان،1384). 4- اسمولار،الکساندروپلاتنر،مارک.جهانی شدن قدرت ودموکراسی مترجم:سیروس فیضی(انتشارات گویر،183). 5- انترنت : سایت گوگل.