۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

بنام خالق هستی دروازه گشایش افغانستان میرحسین «تلاش» فهرست: 1- نگرش برگذشتۀ افغانستان 2- افغانستان درمسیرسقوط 3- نقش اشخاص دربدبختی افغانستان 4- علت تخم گذاری تفرقه اندازی وبدبختی 5- پیروزی دموکراسی درافغانستان 6- وضعیت افغانستان دراصول دموکراسی 7- دروازه گشایش افغانستان شرح موضوعات فهرست مندرجات: 1- نگرش برگذشتۀ افغانستان:افغانستان کشوری است که به این نام اززمان احمدشاه بابا مسمی گردیده؛وتا امروز به این نام ازآن یاد میشود.احمدشاه بابا بعدازاینکه پیروزدرتسلط یابی زمامداری گردید اراضی این کشوررا آن طوریکه درذهن می -پرورانید توسعه داد. وبعدازآنکه دنیا را به دنیای دیگر وداع کرد پسران وی کشوررا بطرف جنگ وبدبختی بخاطر جانشینی پدرکشانید. تااینکه شاه شجاع موفق به زمینه سازی تجاوز انگلیس دراین کشورگردید ومردم افغانستان به منظور نجات شان به جهاد برحق مصمم به بیروندان انگیس ها ازکشورگردیدند. ودورۀ دیگری زمامداری حبیب اله خان وامیرعبدالرحمن خان است که دروازه تجاوز را تا به امروز برای متجاوزین باز نمودند. واینکه امان اله خان زمامداری کشوررا بدست گرفت اصلاحات وآزادی های را که آنطور خود میدانست درکشورپیاده نمود. واین کار البته مناسب وضعیت نبوده به دنیای دیگری گام گذاشت. دورۀ دیگر نیز به تاریکی کشور برمیگرددکه شاهی دوامدار؛قدرت را برظلم وستم ومحروم سازی اکثریت گروهای دیگربکارمیبرد. تااینکه نظام به دگرگونی مواجه شد ونظام جمهوری حاکم گردید. وباالاخره می توان گفت ؛تجاوزشوروی برکشور،جنگ های خانمانسوزدردورۀ بعد حاکمیت طالبان درکشور وامروزدورۀ دموکراسی قابلیت مطالعه رادارد. 2- افغانستان درمسیرسقوط: هرمرحلۀ تاریخ کشورشکوه ازسقوط کشوردرهرمرحلۀ که افرادی مربوط به گروهی سلطه داشتند ندانموده. واین شکوه تاریخ داد ازقربانی های دارد که مردم ما بخاطرآزادی کشوروعدالت نظام جان های شیرین وسرمایه های زنده گی شان را به این منظور به قربانی بخشیدند. وثمرۀ جنگ وظلم امروزدرسرگها ، خیمه ها ،تعصب گرایی قومی ،مذهبی ،سیاسی به قدرت رسیدن افراد به این منظور؛ مردم را بدبخت ساختند به طورخوب قابلیت مشاهده رادارد. ودردورۀ دموکراسی این قربانی ها نیزادامه دارد.اما امید مردم تا کنون به زنده گی نوین چشم به دیدار اند. 3- نقش اشخاص دربدبختی افغانستان:اشخاص با حمایت از گره گاهی مشخصی کشور را دراین میدان به بازی درآورد. وادوار مبین آن است که توافق برقدرت؛ گره گاهی مشخصی دارد. وبه این لحاظ! سائرین درسایۀ آن احتیا طانه زنده گی نمایند. 4- علت تخم گذاری تفرقه اندازی وبدبختی: 1- حاکمیت گره گاهی مداوم، 2- گشایش دروازۀ ورودی به پاکستان، 3- برخوداری افغانستان ازنقطۀ استراتیژکی تسلط برمنطقه، 4- افغانستان هراسی درمنطقه وجهان، 5- پیروزی د موکراسی درافغانستان:گرچه این نظام متفاوت بانظام های گذشتۀ افغانستان به نظر میرسد، مگرنفس ها برآنست که این نظام را نیز به گره گاهی قبلی ویا هم- تنها من ؛بکشانند. 6- وضعیت افغانستان در دموکراسی:دراین مرحله کشورمورد چپاول هوشیارانه وانقراض مبدل میگردد . برعلاوه ؛موجودیت فاصله درروابط افراد کشوربنابرتعلقات گروهی دردناک است. 7- دروازه گشایش افغانستان:منظورعموم ازتوسعه کشوروبازسازی ابعاد کشوراز نظامی آغازکه پولیس، اردو ، ارگانها کشفی وسازمانهای امنیتی که تسلط براوضاع دارد، درتداوم ؛اقتصاد؛صنعت سازی ایجاد تاسیسات فابریکه های تولیدی وانرژی تا اینکه به معارف وتحصیلات منتهی یاب است،میباشد. اما ! دروازۀ دیگری که تاهنوز قفل آن گشاده نگردیده؛ چگونه توقع داشت از توقعات که منظور عموم ازتوسعه کشورحکایت نماید. این دروازه با این کلیدها بازمیگردد: 1- گشادن گره حاکمیت مداوم تاریخی. 2- بستن دروازۀ تجا وزکشوربرروی پاکستان. 3- استفاده از نقطۀ استراتیژکی کشور به منافع افغانستان. 4- افغانستان شناسی برای بهبودعرصه ها. 5- وجود مراکزتحقیقاتی برای مطالعه ازتمام پدیده ها درهرعرصۀ که بکار گرفته میشود. پایان


بنام خداوندمهربان جهانی شده چیست؟ میرحسین «تلاش» فهرست: 1- تعریف جهانی شدن 2- سیری درتاریخ جهانی شدن 3- نظریات ارائه شده درمورد جهانی شدن 4- ابزارهای جهانی شدن 5- مؤلفه های جهانی شدن 6- ابعادجهانی شدن 7- مفاهیم جهانی شدن 8- جهانی شدن و اسلام 9- آثار مثبت جهانی شدن 10-آثار منفی جهانی شدن 11- نتیجه 12- منابع تعریف جهانی شدن:جهانی شدن ترجمه واژۀ فرانسوی mondalisat وواژۀ انگلیسی Globalization است.ومفهوم لغوی جهانی شدن تبدیل امور محلی به امور جهانی است،تعمیم دادن مسائل محلی ووطنی تا حالتی جهانی پیداکند. ازبعد سیاسی : جهانی شدن یعنی ارزیابی ارزشهای دموکراتیک وحقوق بشربراساس جوامع غربی. ازبعد اقتصادی: یعنی تحول سرمایه داری وجهانی سازی بهره کشی واستثماروجهانی شدن انتقال سرمایه ها ، وآزادی تجارت وانتقال تکنولوژی. ازبعد فرهنگی: ساخت افکاری درنتیجۀ روابط جهانی، برای گسترش مفاهیم، ارزشهاوآداب ورسومی که درعرف غربی پسندیده است، تاپذیرش آن درسطح فکری وفرهنگی وبه دنبال آن درعرصۀ اقتصادی وسیاسی نیزآسان،شود. وایدۀ کسانی دیگر: جهانی شدن تغییراتی طبیعی ونتیجۀ معمولی تحولات تکنولوژیک واقتصادی ، وجهشهای بلندفناوریهای پیشرفتۀ ارتباطاتی است. وبه طور کل می توان گفت: جهانی شدن یعنی ؛ همسان سازی فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی جهان است. سیری درتاریخ جهانی شدن: جهانی شدن گرچه ازگذشته تا کنون مطرح بوده،که استناد گذشته ازجهانی شدن درقالب مذاهب،مکاتب ، رویکردها وایدئولوژی های گوناگونی ؛موجود می گردد. اما ازلحاظ تاریخی بیشتر برمیگردد به مرحلۀ سرمایه داری که موانع مذهبی ، سیاسی ، وحقوقی رابرای رشد خودازمیان برداشته وبه صورت یک نیروی بلا منازع درقرن نزدهم ظاهرگشت،اما بعداً به چالش کشانیده شد. پس از انقلاب اکتوبر1917 روسیه، ودراین مرحله مجبور به یک سلسله اصلاحات امتیازدهی برای کارگران شد که مانع حدوث انقلاب ها گردد. ودرسالهای 1930و1940 مواجه به رقابت های سه مکتب ایدیولوژی لیبرالیزم ،فاشیزم وکمونیزم میشود.تااینکه جنگ جهانی دوم رخ میدهد وفاشیزم به اضمحلال کشانیده میشودو جهان بردوقطب مخالف تقسیم میگرددکه این مرحله جنگ سرد میان دوقطب تقسیم شدۀ شرق وغرب آغاز میابد. دردوران جنگ سردجهانی شدن با تحدیداتی بلوک ومرزبندی های سیاسی ، نظامی وایدئولوژیکی ،عملاً مواجه میگردد. ومرحلۀ اختتامی جنگ سرد که شوروی فروپاشیدنظام دوقطبی باعث شدتا مرزهای ژئوپلیتیک وایدئولوژیک سابق ازمیان برود.به هر حال واژۀ جهانی شدن برای اولین بار درفرهنگ وبستر درسال 1961 به کارگرفته شد وبه عنوان یک پدیدۀ علمی ازاوایل دهه نود میلادی مورد توجه جدی پژوهشگران قرارگرفت وامروزنگرش های علمی دررابطه به جهانی شدن دردانشگاها وجوددارد. نظریات ارائه شده درموردجهانی شدن: 1- نظریه رئالیست ها: دولت ها مهم ترین بازیگران عرصه ای بین المللی می باشند.و کوشش بیشتر شان درپی به دست آوردن قدرت،نگهداری ونمایش قدرت است؛ که هدف سیاست خارجی دولت ها براین نگرش وجوددارد که درقالب منافع ملی به طرح آن می پردازند.وجهانی شدن به مفهوم گسترش روز افزون ارتباطات تلقی میشودولی تحت سیطره ای دولتها قرار می گیرد. 2- نظریه ایده آلیستی ها:نظریه این مکتب بیشتر به دیدگاهی مارکسیستی مشابهت دارد واز جملۀ طرفداران خلع سلاح عمومی ، تأسیس حکومت جهانی انترناسیونالیستهاودر چارچوب این مکاتب نظریات شان شکل میگیرد. 3- نگرش لیبرالیستی:جهانی شدن به مفوهم لیبرالیستی آن است که خواهان گسترش سرمایه داری ،تجارت آزاد، دموکراسی وتکثیر فرهنگی است. 4- نگرش مارکسیستی: بحث جهانی شدن به دیدگاه آنان اززاویه اقتصادی بیان شده است که محتوای جهانی شدن را گسترش جهانی سیستم اقتصادی سرمایه داری معرفی میکند. 5- نگرش مکتب رفتارگرایانه: ازدیدگاهی این مکتب ؛ جهانی شدن ناظر برحرکت مسیر گسترش هرچه بیشتر ارتباطاتی انسانی درعرصه جهانی است.عوامل این حرکت دگرگونی های سیاسی ،تکنولوژیک ،علمی،فرهنگی است که هیطه ای عمل آن درحوزهای مختلف است. 6- نگرش مکتب فرارفتارگرایانه: تحولات جدیدکه درجهان به وجودآمده است نمی توان عنوان جهانی شدن را به آن داد.چون جهانی شدن پدیدها به معنی است که ازقبل وجودداشته، اما! تحولات کنونی نشان ازپایان مدرنیته است ورودبه عصری دیگری رانوید میدهد که آنرا عصرجهانی می توان گفت.دراین عصر تمام ابعاد ادبیات مدرنیته؛دموکراسی ،تجارت آزاد...همگی بازسازی یابد. ابزارهای جهانی شدن: * وسایل اطلاع رسانی: - انترنت -تلفن - تلکس * وسایل خبری وتبلیغاتی: - تصویری ودیداری( ازدونوع زمینی وفضائی – ماهواره ها-) - شنیدنی (رادیوها) - خواندنی(روزنامه ها،مجلات ...) * وسایل فرهنگی: - فرهنگستان ها وانستیتوها ودانشگاها - پژوهشکده هاومراکز اطلاع رسانی - مؤسسه های انتشاراتی - کتابها * وسایل ارتباطی: - هوایی ( جابجایی مسافر، گردش گری، بارگیری) - دریایی( جابجایی مسافر،گردش گری ،بارگیری) * بخشهای مالی: - بانکهای بین المللی ( بانک بین المللی ،صندوق بین المللی پول) - کارخانه های بزرگ - شرکتهای چند ملیتی - شرکتهای بیمه - تجارتهای فاسد( تجارت زنان روسپی ، پولشویی ، کشت، خریدوفروش موادمخدر) * بخش امنیتی: - تجیهزات جاسوسی منطقه ای ، ایالتی ، کشوری وجهانی مؤلفه های جهانی شدن: 1- شکل گیری هویت جهانی 2- ظهور اقتصاد جهانی 3- جهانی بودن سیستم های ارتباطات 4- نبود نقش مذهبی ،نژادی ،منطقوی... 5- نبود مرزهای سیاسی میان جوامع بشری 6- نبود سلاحهای تحدید کنندۀ کشنده ابعاد جهانی شدن: 1- جهانی شدن سیاست:جهانی شدن سیاسی بیش ازهرچیز درشکل گیری وتثبیت دولت های ملی با انقلاب های دموکراتیک اواخر قرن 18 ونیمه ی اول قرن 19 اتفاق افتاد.دولت ملی از این به بعد؛ مبدل به نهادرسمی سیاسی یک سرزمین درمناسبات بین المللی گردید. وپیمان های بین المللی را درزمینه های اقتصادی،فرهنگی ،سیاسی ونظامی این نهادها باهم بستند. چون ملت؛ اساس این دولت ها را تشکیل میدهد پس ازمسائل مهم درجهانی شدن، سیاست ملتها میباشد.رقابت جهانی،بخش عمده ازمشکلات ملت ها را تشکیل میدهد.وبسیاری از مشاوران وصاحبنظران امروز از شرکتها چند ملیتی سخن میگویند. دراین صورت، دولت نقش درزمینه ی دفاع وروابط بین المللی نخواهدداشت.زیرا بسیاری از کشورها به اتحادیه نظامی ملحق میشوندوهم چنان دولت ملی ،قدرت واقتدارشان از بین میرود.زیرابخش ها ی خصوصی فعال میشود.وبالاخره اقتدارواستقلال ملی دربعد اقتصادی به سازمان های محلی ومنطقه ای مانند گات ، سازمان ملل ...محول میگردد. 2- جهانی شدن اجتماع: جهانی شدن اجتماع آن است که خودرا به صورت تثبیت شهر نشینی وسبک زندگی ناشی ازتمامی الزامات اقتصادی وسیاسی ناشی از این نحوه ی زنده گی شان نشان داده است.جهانی شدن انگیزه ای فراهم می آوردتاسیاست های شهری با شرایط تولیدهر چه قوی تر بین المللی وسرمایه ی پولی متناسب شودودرنتیجه پایداری اجتماعی را به خطر اندازد. 3- جهانی شدن فرهنگ: جهانی شدن یکسان سازی فرهنگی است که دیگر نمی تواندبه صورت کلاسیک آن با قی بماند یعنی مجموع ارزشهاوخاطرات،باورها،عقایدصرف دریک حوزه جغرافیای باقی نمیماند بلکه فراگیر است. 4- جهانی شدن اقتصاد:جهانی شدن یعنی یک پارچگی بازارهای مالی وتوسعه تجارت جهانی دراین دیدگاه درطرح قرار میگیرد. مفاهیم جهانی شدن: 1- جهانی شدن به مثابه یک پروسه:از این دید گاه آنچه درخصوص جهانی شدن وجوددارد صرف آگاهی از تحولات جهان است ونه خود جهانی شدن.پس نزد این اندیشه گران جهانی شدن به معنای جهان گرایی است. 2- جهانی شدن یک پروژه است: دراین اندیشه جهانی شدن یک برنامه است که توسط کشورهای غربی وقدرت های برتر که دررأس آن ایالات متحده امریکا قرارادارد . به هرحال صورت فعلی جهان شدن مشتمل هردوبوده میتواند. جهانی شدن و اسلام:جهانی شدن اسلام یعنی؛گسترش دادن تمدن اسلامی به جهان،تمدنی که ابعادوویژگی های انسانی خاص ومنحصربه فردی درخود دارد که هیچ تمدن دیگری باآن برابری نتواندکرد. جهانی شدن اسلام درواقع ویژگی وصفت اساسی این دین است که خداوند(ج) می فرماید:وماارسلناک الا رحمة للعالمین ، ای پیغمبر!ماتوراجزبه عنوان رحمت برای جهانیان نفرستاده ام. وصفات دیگرآن : ویژه گی عقیدتی،برابری ومساوات انسانی،برابری اقوام،برابری نژادها،برابری حقوقی وقضایی ،آزادی اندیشه،مهربانی وبالاخره کلمۀ احدیت وامت پیوند دهندۀ تمام افراد جوامع میگردد. آثار مثبت جهانی شدن: 1- کشورهای عقب افتاده با کشورهای پیشرفته از امتیازهای مساوی برخوردارمی باشند. 2- کاهش خطرجنگهای جهانی 3- حفظ حقوق اقلیت ها 4- برنامه ریزی درسطح جهانی نه محدود به قلمروسرزمین آثار منفی جهانی شدن: 1- بحران دولت ملی 2- تسلط فرهنگ غربی 3- تضعیف دموکراسی نتیجه:به نظر نگارنده طوریکه جهانی شدن مطرح می گردد با تمام ابعاد آن شکل نخواهد گرفت ؛چون مانع درسد رشد آن از لحاظی عقیده تی مانند پیروی از دینی وجوددارد.وازنظر عقیدۀ اسلام زمانیکه تمام بشر ازدین مشترک پیروی نماید ظهور مهدی فرا میرسد که حکومت باعدالت خود را درساخت وساز میگیرد، ودراین مرحله؛ می توان گفت که کار جهان تمام شده وارزش های بشر به جهانی شدن عیوض شده که آخرین مرحلۀ حیات خود را بسر میبرد. ودیدگاه دیگری از مخالفین جهانی شدن، که جهانی شدن را امکان ناپذیر می خوانند پول مشترک وزبان مشتر ک درجهان میان انسانها وجود نخواهدداشت که جهان به مرحله جهانی شدن عیوض شود؛ وجوددارد. ومن الله توفیق میرحسین «تلاش» دانشجوی حقوق وعلوم سیاسی موسسه تحصیلات عالی مولانا جلال الدین منابع:1- رامزطنبور،فتحی یکن.جهانی شدن وآینده جهان اسلام، مترجم:مولودمصطفایی (تهران:مهارت،1387). 2-محمدی،احمدگل.جهانی شدن فرهنگ هویت(تهران:انتشارات نی،1381) 3- مالک،محمدرضا.جهانی شدن اقتصادازرویاواقیعت(تهران:انتشارات کانون اندیشه جوان،1384). 4- اسمولار،الکساندروپلاتنر،مارک.جهانی شدن قدرت ودموکراسی مترجم:سیروس فیضی(انتشارات گویر،183). 5- انترنت : سایت گوگل.


۱۳۸۹ مهر ۱۰, شنبه


 قانون شوراهای ولایتی
افغانستان

فصل اول
احکام عمومی
 مبنی
مادۀ اول :
این قانون به تأسی از احکام مندرج مواد یکصدو سی و هشتم ویکصد وسی ونهم قانون اساسی افغانستان به منظور تنظیم فعالیت های شوراهای ولایتی و سایر امور مربوط به آن، وضع گردیده است .
 هدف
مادۀ دوم :
شورای ولایتی به حیث یک مجمع انتخابی به هدف ایجاد ساختاری که مشارکت و سهم گیری مردم و نهادهای جامعه مدنی را با ادارات دولتی در سطح ولایت تأمین و ادارات ولایتی را در امور مربوط مشوره دهد، فعالیت مینماید .
 سلوک عضو شورای ولایتی 
مادۀ سوم :
عضو شورای ولایتی در اجرای وظایف خویش از ساکنین محل نماینده گی نموده، منافع علیای افغانستان را در نظر گرفته، صداقت ، امانت داری و بیطرفی را معیار عمل قرار داده، نزد مردم خودرا مسوول پنداشته ونظر سایر اعضای شورا را احترام می نماید .
عضو شورای ولایتی بدون تبعیض وملحوظات قومی ، دینی ، مذهبی ، لسانی ، جنس و معلولیت، سلوک خویش را عیار نموده ، از قانون حمایت و با نظر داشت اعتمادی که از طرف مردم به آنها شده است، عمل مینماید .
 فصل دوم
وظایف و صلاحیت های شورای ولایتی

وظایف و صلاحیت های شورا
مادۀ چهارم :
شورای ولایتی دارای وظایف و صلاحیت های ذیل میباشد :
1- مشارکت در تعیین اهداف انکشافی حکومت در ساحات اقتصادی ، اجتماعی ، صحت ، معارف و بازسازی وسایر امور مربوط به ولایت .
2- ارائه مشوره در مورد استفاده مؤثر از منابع مالی ولایت .
3- مشارکت در حل اختلافات و منازعات قومی و محلی از طریق جرگه های اصلاحی .
4- ارائه مشوره در مورد طرح پلان انکشافی ولایت وپلان پیش بینی شده قبل از پیشنهاد به حکومت .
5- سهمگیری فعال به طرق ممکنه برای از بین بردن رسوم و عنعنات مغایر شریعت اسلامی  وقانون ( ازدواج های اجباری ، بد دادن زن ها وامثال آن ) و مساعی در تأمین حقوق بشر .
6- بازدید از محلات سلب آزادی به استیذان مقامات مربوط، تحلیل وارزیابی عمل کردهای مراجع حراست قانون و حقوق و ارائه گزارش  درمورد به اداره ولایت .
7- سهمگیری مؤثر و فعال در جلوگیری از زرع کوکنار، تولید، نگهداری وقاچاق مواد مخدر و اعتیاد به آن واستعمال مسکرات، از طریق آگاهی دادن از خطرات استعمال مواد مذکور، جلب همکاری مردم و مساعدت با مؤسساتیکه در امر مبارزه علیه مواد مخدر فعالیت مینمایند .
8- حصول معلومات در رابطه به اجراآت و پلان کار اداره ولایتی و شعبات مربوط.
9- بررسی پلان انکشافی ونحوۀ مخارج سالانه اداره ولایتی وارایۀ گزارش آن به ساکنین ولایت مربوطه ازطریق رسانه های همگانی .
10- سهمگیری درحفظ آثار تاریخی وجلوگیری از تخریب،سرقت و قاچاق آن .
11- مشوره با ساکنین ولایت از طریق جلسات مشورتی عمومی حد اقل هرسه ماه یک بار وبا والی ومسؤلین ادارات مربوط حد اقل ماه یک بار .
 وظایف روسأ و اعضای شورا
مادۀ پنجم :
(1) روسأی شوراهای ولایتی دارای وظایف ذیل میباشند :
1- نماینده گی از شورا در سطح ولایت وخارج از آن .
2- رهبری جلسات شورا و ابلاغ مسایل مورد بررسی به اعضاء.
3- ارائه مشوره ها، تصامیم و مصوبات شورا به ادارات مربوط و حصول اطمینان از اجرای آن.
(2) اعضا شورا دارای وظایف ذیل میباشند:
1- مفاهمه، تبادل نظر و تعاطی افکار با مردم به منظور آگاهی از مشکلات آنها .
2- اشتراک در جلسات و سهم گیری در حل مسائلی که در اجلاس شورای مربوط مورد بررسی قرار میگیرد.
3- سعی مستمر برای ایجاد اداره سالم وسعی غرض ارتقای ظرفیت های عرضه خدمات با کیفیت وسریع و مبارزه علیه ارتشاء ، فساد اداری و سایر نارسائی ها در ادارات مربوط.
فصل سوم
اجلاس شورا های ولایتی
 اولین اجلاس 
مادۀ ششم :
شورای ولایتی در اولین اجلاس خود که تحت ریاست مسن ترین عضو شورا دائر میگردد ، از بین خویش رئیس ، معاون و منشی شورا را انتخاب مینماید .
هرگاه یکی از کاندیدان در مرحله اول به کسب اکثریت کل آرا نایل نگردد، رای گیری برای دور دوم بین دو کاندیدیکه بیشترین آرا را بدست آورده اند صورت میگیرد. در این مرحله کاندیدی که بیشترین آرا را بدست آورد، به حیث رئیس شورا انتخاب میگردد.
درصورت تساوی آراء در این مرحله مسن ترین کاندید بحیث رئیس شورا انتخاب میگردد .
  نصاب جلسات ومصوبات   
مادۀ هفتم :
(1) نصاب تدویر جلسات شورای ولایتی حضور حد اقل اکثریت تمام اعضای آن میباشد.
(2) تصامیم و مصوبات شورا به رأی دو ثلت اعضای حاضر در جلسه، اتخاذ میگردد.
 علنیت و سری بودن جلسات شورا
مادۀ هشتم :
مجالس شورای ولایتی طور علنی دایر میگردد، مگر اینکه ثلث اعضای شورا سری بودن آن را تقاضا نمایند.
 جلسات
مادۀ نهم :
(1) شورای ولایتی در هر ماه یکبار جلسه می نماید. جلسات فوق العاده شورا به پیشنهاد یک ثلث  اعضا یا رئیس آن ویا درصورت پیشنهاد والی به رئیس شورا و موافقه وی ، دایر شده میتواند .
(2) اجلاس شورای ولایتی در مرکز ولایت دایر و گزارش فعالیت های شورای مربوط، در اخیر هر ربع سال از طریق رسانه های همگانی به اطلاع ساکنین محل، رسانیده میشود.
فصل چهارم
تعلیق وانحلال شورای ولایتی
 حالت تعطیل
مادۀ دهم :
هرگاه مطابق حکم مندرج ماده (143) قانون اساسی افغانستان دریک ویا چند ولایت حالت اضطرار اعلان گردد، شورا ویا شوراهای مربوط تعطیل و والی طبق دساتیر و هدایات مقام ریاست جمهوری، تدابیر لازم را جهت اداره امور ولایت اتخاذ وبارفع حالت اضطرار شورا دوباره به فعالیت خود، آغاز مینماید .
 حالت انحلال
مادۀ یازدهم :
هرگاه شورای ولایتی مخالف احکام قانون اساسی واین قانون طوری عمل نماید که امن ونظم عامه مورد تهدید واقع گردد، شورا یا شوراها تعلیق وموضوع توسط هیئت مؤظف که ازطرف رئیس جمهور تعیین میشود بررسی شده ودرصورتیکه درنتیجه تحقیقات ثابت شود که اعضای شورا از وجایب قانونی خویش تخلف ورزیده اند ، بالاثر پیشنهاد هیئت وتائید ستره محکمه، رئیس جمهور باصدور فرمان، انحلال شورا وانتخابات مجدد را امر مینماید .
شکایت علیه عضو شورا
مادۀ دوازدهم :
 (1) شکایت علیه عضو شورا با ذکر دلایل ومدارک اثباتیه وشهرت شاکی به اداره محل ارائه می گردد، اداره محل بدون ذکر شهرت شاکی، موضوع رابه رئیس شورای مربوط محول می نماید .
درصورتی که شکایت متوجه رئیس شورا باشد اداره محل، شکایت را مستقیماً به کمیته ضوابط اخلاقی مندرج ماده چهاردهم این قانون ارایۀ میدارد .
(2) هرگاه شکایت وارده ناشی از عدم رعایت مکلفیت های قانونی عضو شورا باشد ، رئیس شورا موضوع را غرض بررسی وتحقیقات به کمیته ضوابط اخلاقی راجع می نماید ، کمیته موضوع را در خلال هفت روز به وی ابلاغ نموده وعضو شورا مکلف است درخلال پانزده روز جواب مقنع ارائه نماید، درصورت عدم ارایه جواب مقنع، حسب احوال به عضو شورا توصیه یا اخطار صادر میگردد .
 ارتکاب جرم
مادۀ سیزدهم :
عضو شورای ولایتی درحالت ارتکاب جرم توسط محکمه ذیصلاح محاکمه
شده میتواند . 
کمیته ها
مادۀ چهاردهم :
شورای ولایتی غرض نظارت برضوابط اخلاقی اعضای شورا از بین خود کمیتۀ متشکل از سه عضو را ایجاد مینماید وشورای ولایتی عندالضرورت کمیته های دیگری را نیز ایجاد کرده میتواند .
 تعلق کرسی
مادۀ پانزدهم :
درصورت وفات، استعفاء یا عزل عضو شورا ویا مریضی ایکه مانع اجرای وظیفه وی شود، کرسی او برای میعاد باقی مانده طبق لست مرتبه کمیسیون مستقل انتخابات به کاندید بعدی دارای بیشترین آرأ، از عین جنس تعلق میگیرد .
 امتیازات
مادۀ شانزدهم :
برای اعضای شوراهای ولایتی معاش مناسب مطابق به احکام قانون تعیین میگردد .
 نیازمندی شورا
مادۀ هفدهم :
امور اداری وخدماتی شورا ازطرف ولایت مربوط تهیه وتنظیم میگردد .
 فصل پنجم
احکام متفرقه
 ارائه معلومات
مادۀ هجدهم :
نماینده گی های وزارت ها وریاست های عمومی مستقل مرکزی مؤظف اند عندالضرورت معلوماتی راکه درموارد مشخص ازطرف شورا مطالبه میگردد، حد اکثر الی مدت ده روز درحدود احکام قانون ارایه نمایند.
 همکاری شوراها
مادۀ نزدهم :
موضوعاتیکه رسیدگی وحل وفصل آن ایجاب همکاری شوراهای متعدد ولایتی را نماید، صلاحیت رسیدگی آن به هیئتی واگذار میشود که عندالضرورت ازطرف شوراهای ولایات ذیدخل تشکیل میگردد.

مادۀ بیستم:
این قانون از تاریخ توشیح نافذ ودر جریدۀ رسمی نشر میگردد .

  
فرمان
رئیس جمهوری اسلامی افغانستان دربارۀ انفاذ قانون شوراهای ولایتی
شماره : ( 62 )
تاريخ : 29/5/ 1384

مادۀ اول :
قانون شوراهای ولایتی راکه به اساس مصوبۀ شماره (21) مؤرخ   24/5/1384 از طرف مجلس عالی وزراء به داخل (5) فصل و(20)ماده تصویب گردیده است، توشیح میدارم .
مادۀ دوم :
ايـن فـرمان از تاريـخ توشیح نافذ است ، در رسانه های همگانی و جريدۀ رسمی نشر گردد .
 حامدكرزی



 قانون شوراهای ولایتی
افغانستان

فصل اول
احکام عمومی
 مبنی
مادۀ اول :
این قانون به تأسی از احکام مندرج مواد یکصدو سی و هشتم ویکصد وسی ونهم قانون اساسی افغانستان به منظور تنظیم فعالیت های شوراهای ولایتی و سایر امور مربوط به آن، وضع گردیده است .
 هدف
مادۀ دوم :
شورای ولایتی به حیث یک مجمع انتخابی به هدف ایجاد ساختاری که مشارکت و سهم گیری مردم و نهادهای جامعه مدنی را با ادارات دولتی در سطح ولایت تأمین و ادارات ولایتی را در امور مربوط مشوره دهد، فعالیت مینماید .
 سلوک عضو شورای ولایتی 
مادۀ سوم :
عضو شورای ولایتی در اجرای وظایف خویش از ساکنین محل نماینده گی نموده، منافع علیای افغانستان را در نظر گرفته، صداقت ، امانت داری و بیطرفی را معیار عمل قرار داده، نزد مردم خودرا مسوول پنداشته ونظر سایر اعضای شورا را احترام می نماید .
عضو شورای ولایتی بدون تبعیض وملحوظات قومی ، دینی ، مذهبی ، لسانی ، جنس و معلولیت، سلوک خویش را عیار نموده ، از قانون حمایت و با نظر داشت اعتمادی که از طرف مردم به آنها شده است، عمل مینماید .
 فصل دوم
وظایف و صلاحیت های شورای ولایتی

وظایف و صلاحیت های شورا
مادۀ چهارم :
شورای ولایتی دارای وظایف و صلاحیت های ذیل میباشد :
1- مشارکت در تعیین اهداف انکشافی حکومت در ساحات اقتصادی ، اجتماعی ، صحت ، معارف و بازسازی وسایر امور مربوط به ولایت .
2- ارائه مشوره در مورد استفاده مؤثر از منابع مالی ولایت .
3- مشارکت در حل اختلافات و منازعات قومی و محلی از طریق جرگه های اصلاحی .
4- ارائه مشوره در مورد طرح پلان انکشافی ولایت وپلان پیش بینی شده قبل از پیشنهاد به حکومت .
5- سهمگیری فعال به طرق ممکنه برای از بین بردن رسوم و عنعنات مغایر شریعت اسلامی  وقانون ( ازدواج های اجباری ، بد دادن زن ها وامثال آن ) و مساعی در تأمین حقوق بشر .
6- بازدید از محلات سلب آزادی به استیذان مقامات مربوط، تحلیل وارزیابی عمل کردهای مراجع حراست قانون و حقوق و ارائه گزارش  درمورد به اداره ولایت .
7- سهمگیری مؤثر و فعال در جلوگیری از زرع کوکنار، تولید، نگهداری وقاچاق مواد مخدر و اعتیاد به آن واستعمال مسکرات، از طریق آگاهی دادن از خطرات استعمال مواد مذکور، جلب همکاری مردم و مساعدت با مؤسساتیکه در امر مبارزه علیه مواد مخدر فعالیت مینمایند .
8- حصول معلومات در رابطه به اجراآت و پلان کار اداره ولایتی و شعبات مربوط.
9- بررسی پلان انکشافی ونحوۀ مخارج سالانه اداره ولایتی وارایۀ گزارش آن به ساکنین ولایت مربوطه ازطریق رسانه های همگانی .
10- سهمگیری درحفظ آثار تاریخی وجلوگیری از تخریب،سرقت و قاچاق آن .
11- مشوره با ساکنین ولایت از طریق جلسات مشورتی عمومی حد اقل هرسه ماه یک بار وبا والی ومسؤلین ادارات مربوط حد اقل ماه یک بار .
 وظایف روسأ و اعضای شورا
مادۀ پنجم :
(1) روسأی شوراهای ولایتی دارای وظایف ذیل میباشند :
1- نماینده گی از شورا در سطح ولایت وخارج از آن .
2- رهبری جلسات شورا و ابلاغ مسایل مورد بررسی به اعضاء.
3- ارائه مشوره ها، تصامیم و مصوبات شورا به ادارات مربوط و حصول اطمینان از اجرای آن.
(2) اعضا شورا دارای وظایف ذیل میباشند:
1- مفاهمه، تبادل نظر و تعاطی افکار با مردم به منظور آگاهی از مشکلات آنها .
2- اشتراک در جلسات و سهم گیری در حل مسائلی که در اجلاس شورای مربوط مورد بررسی قرار میگیرد.
3- سعی مستمر برای ایجاد اداره سالم وسعی غرض ارتقای ظرفیت های عرضه خدمات با کیفیت وسریع و مبارزه علیه ارتشاء ، فساد اداری و سایر نارسائی ها در ادارات مربوط.
فصل سوم
اجلاس شورا های ولایتی
 اولین اجلاس 
مادۀ ششم :
شورای ولایتی در اولین اجلاس خود که تحت ریاست مسن ترین عضو شورا دائر میگردد ، از بین خویش رئیس ، معاون و منشی شورا را انتخاب مینماید .
هرگاه یکی از کاندیدان در مرحله اول به کسب اکثریت کل آرا نایل نگردد، رای گیری برای دور دوم بین دو کاندیدیکه بیشترین آرا را بدست آورده اند صورت میگیرد. در این مرحله کاندیدی که بیشترین آرا را بدست آورد، به حیث رئیس شورا انتخاب میگردد.
درصورت تساوی آراء در این مرحله مسن ترین کاندید بحیث رئیس شورا انتخاب میگردد .
  نصاب جلسات ومصوبات   
مادۀ هفتم :
(1) نصاب تدویر جلسات شورای ولایتی حضور حد اقل اکثریت تمام اعضای آن میباشد.
(2) تصامیم و مصوبات شورا به رأی دو ثلت اعضای حاضر در جلسه، اتخاذ میگردد.
 علنیت و سری بودن جلسات شورا
مادۀ هشتم :
مجالس شورای ولایتی طور علنی دایر میگردد، مگر اینکه ثلث اعضای شورا سری بودن آن را تقاضا نمایند.
 جلسات
مادۀ نهم :
(1) شورای ولایتی در هر ماه یکبار جلسه می نماید. جلسات فوق العاده شورا به پیشنهاد یک ثلث  اعضا یا رئیس آن ویا درصورت پیشنهاد والی به رئیس شورا و موافقه وی ، دایر شده میتواند .
(2) اجلاس شورای ولایتی در مرکز ولایت دایر و گزارش فعالیت های شورای مربوط، در اخیر هر ربع سال از طریق رسانه های همگانی به اطلاع ساکنین محل، رسانیده میشود.
فصل چهارم
تعلیق وانحلال شورای ولایتی
 حالت تعطیل
مادۀ دهم :
هرگاه مطابق حکم مندرج ماده (143) قانون اساسی افغانستان دریک ویا چند ولایت حالت اضطرار اعلان گردد، شورا ویا شوراهای مربوط تعطیل و والی طبق دساتیر و هدایات مقام ریاست جمهوری، تدابیر لازم را جهت اداره امور ولایت اتخاذ وبارفع حالت اضطرار شورا دوباره به فعالیت خود، آغاز مینماید .
 حالت انحلال
مادۀ یازدهم :
هرگاه شورای ولایتی مخالف احکام قانون اساسی واین قانون طوری عمل نماید که امن ونظم عامه مورد تهدید واقع گردد، شورا یا شوراها تعلیق وموضوع توسط هیئت مؤظف که ازطرف رئیس جمهور تعیین میشود بررسی شده ودرصورتیکه درنتیجه تحقیقات ثابت شود که اعضای شورا از وجایب قانونی خویش تخلف ورزیده اند ، بالاثر پیشنهاد هیئت وتائید ستره محکمه، رئیس جمهور باصدور فرمان، انحلال شورا وانتخابات مجدد را امر مینماید .
شکایت علیه عضو شورا
مادۀ دوازدهم :
 (1) شکایت علیه عضو شورا با ذکر دلایل ومدارک اثباتیه وشهرت شاکی به اداره محل ارائه می گردد، اداره محل بدون ذکر شهرت شاکی، موضوع رابه رئیس شورای مربوط محول می نماید .
درصورتی که شکایت متوجه رئیس شورا باشد اداره محل، شکایت را مستقیماً به کمیته ضوابط اخلاقی مندرج ماده چهاردهم این قانون ارایۀ میدارد .
(2) هرگاه شکایت وارده ناشی از عدم رعایت مکلفیت های قانونی عضو شورا باشد ، رئیس شورا موضوع را غرض بررسی وتحقیقات به کمیته ضوابط اخلاقی راجع می نماید ، کمیته موضوع را در خلال هفت روز به وی ابلاغ نموده وعضو شورا مکلف است درخلال پانزده روز جواب مقنع ارائه نماید، درصورت عدم ارایه جواب مقنع، حسب احوال به عضو شورا توصیه یا اخطار صادر میگردد .
 ارتکاب جرم
مادۀ سیزدهم :
عضو شورای ولایتی درحالت ارتکاب جرم توسط محکمه ذیصلاح محاکمه
شده میتواند . 
کمیته ها
مادۀ چهاردهم :
شورای ولایتی غرض نظارت برضوابط اخلاقی اعضای شورا از بین خود کمیتۀ متشکل از سه عضو را ایجاد مینماید وشورای ولایتی عندالضرورت کمیته های دیگری را نیز ایجاد کرده میتواند .
 تعلق کرسی
مادۀ پانزدهم :
درصورت وفات، استعفاء یا عزل عضو شورا ویا مریضی ایکه مانع اجرای وظیفه وی شود، کرسی او برای میعاد باقی مانده طبق لست مرتبه کمیسیون مستقل انتخابات به کاندید بعدی دارای بیشترین آرأ، از عین جنس تعلق میگیرد .
 امتیازات
مادۀ شانزدهم :
برای اعضای شوراهای ولایتی معاش مناسب مطابق به احکام قانون تعیین میگردد .
 نیازمندی شورا
مادۀ هفدهم :
امور اداری وخدماتی شورا ازطرف ولایت مربوط تهیه وتنظیم میگردد .
 فصل پنجم
احکام متفرقه
 ارائه معلومات
مادۀ هجدهم :
نماینده گی های وزارت ها وریاست های عمومی مستقل مرکزی مؤظف اند عندالضرورت معلوماتی راکه درموارد مشخص ازطرف شورا مطالبه میگردد، حد اکثر الی مدت ده روز درحدود احکام قانون ارایه نمایند.
 همکاری شوراها
مادۀ نزدهم :
موضوعاتیکه رسیدگی وحل وفصل آن ایجاب همکاری شوراهای متعدد ولایتی را نماید، صلاحیت رسیدگی آن به هیئتی واگذار میشود که عندالضرورت ازطرف شوراهای ولایات ذیدخل تشکیل میگردد.

مادۀ بیستم:
این قانون از تاریخ توشیح نافذ ودر جریدۀ رسمی نشر میگردد .

  
فرمان
رئیس جمهوری اسلامی افغانستان دربارۀ انفاذ قانون شوراهای ولایتی
شماره : ( 62 )
تاريخ : 29/5/ 1384

مادۀ اول :
قانون شوراهای ولایتی راکه به اساس مصوبۀ شماره (21) مؤرخ   24/5/1384 از طرف مجلس عالی وزراء به داخل (5) فصل و(20)ماده تصویب گردیده است، توشیح میدارم .
مادۀ دوم :
ايـن فـرمان از تاريـخ توشیح نافذ است ، در رسانه های همگانی و جريدۀ رسمی نشر گردد .
 حامدكرزی


سیاست های امریکا وایران درقبال همدیگر
بعدازآن که  امام خمینی درایران پیروزگردید. به صدور انقلاب اسلامی درسرتاسر کشورهای که در ظلم استبداد اتباع آن بسر میبرنداین انقلا ب راادامه وتوسعه دهندپرداخت.
این پیام امام! مورد خشن کشورها گردید. حتی کشورهای اسلامی که تاکنون روابط خوبی با ایران ندارد مانند مصر، عربستان سعودی... سیاست صدورانقلاب کشورهای غرب رانیز تحت تاثیر مستقیم خودقراردارد؛ یک وحشتی را برایشان ایجاد  کرد.
واز طرف  دیگر گروگانگیری دیپلمات ها ی امریکا تاکنون روابط سیاسی ایران را با امریکا قطع نموده  است.واز این زمان برهمدیگر دشمن گردیدند درجاده ها شعار ها برعلیه امریکا زده میشود،کاریکاتورهای درایران ساخته میشود وبا بیان نفرین به امریکا سوختانده میشود.
واز طرف دیگر، راکتورهای هستۀ  که به ایران برای تهیه موادسوختی از طرف امریکا درزما ن شاه کمک صورت گرفته بود امریکا ومتحدین آنرا با کشورها ی اروپایی به ترس درآورده، که مبادا با ساخت سلاح های هستۀ برایشان حمله  ورگردند.
درنقطۀ متمرکزی دیگری، تجاوز مستمر وجنایت اسرایل  درخاک فلسطین است که ایران را نیز درمقابل خود وکشورها ی غربی به چالش درآورده.چون ایران یک کشوری اسلامی است. ازدساتیر اسلام که ظلم را برکسی روانمیدارد درعیوض مبارزۀ انسان هارا برظلم واستبداد خواهان است پیروی می نماید. وازفلسطین، برعلاوه که ظلم وستم تجاوز براین کشوراز طرف اسرایل باحمایت امریکا وکشورهای غربی صورت می گیرد- یک کشوراسلامی هم است با داشتن مشترکات دینی ازآن حمایت میکند. واز سخن زشت  برعلیه اسرایل برنمیدارد.
این رویۀ ایران؛ اسرایل ، امریکا کشورها غربی را به ترس  ولرز به پیروزی اسلام درآورده ،وکوشش ها ی نهای شان را برقطع این سیاست ها درسایه امریکا به صرف میرساند.
به همین لحاظ!امریکا برای شکست ایران وکشورهای اسلامی سیاست ها متنوعی، مگر انجام همزمانی دارد پیشه گرفته است.
از یک طرف کشورها ی اسلامی را به بهانۀ نظام استبدادی به نظام دموکراسی که از اصول دموکراسی برخوردارنیست به اعتراض درآورده ،وسپس آن را به نحوی به تسلط خود درآورده مثال عمدۀ  آن عراق وافغانستان است.
واز طرف دیگرایران را به چند دلیلی به حملات سخنان شان قرارداده:
1- نظام مستبد درایران وجوددارد باید عیوض به نظام دموکراسی گردد.
2- فعالیت ها ی هستۀ ایران.
3- نقص حقوق بشر.
این بهانه را به شورای امنیت که در سلطۀ امریکا میباشد وهم چنان به سازمان ملل متحد پیشکش نموده است . سازمان ملل متحد وشورای امنیت هم، هرروزقطعه نامه های را به نفع امریکا وبر ضد ایران صادرمینماید.
اما یک روزقطعه نامۀ صادرننمود ویاهم امریکا را مورد  سوال قرارنداد که به کشتار مردم افغانستان وعراق همه روز با انتحار وانفجار می پردازند ویاهم با پرتاب
بمب های که به بهانۀ سنگر دشمن مردم ملکی را به قتل میرساند.
این سیاستهای امریکا- درکشورها ی اسلامی تازمانی ادامه دارد که فردی به عنوان مسلمان دراین کشورها باقی نماند تماماً مسیحی گردد.از یک طرف وازطرف دیگر تمام منابع این کشورها باید تعلق به امریکا گردد.
ازهمین جاست، که همه روز ایران سیاست ها ی را دربرابر امریکا دارد وامریکا هم به کمک سازمان ملل متحد وشورای امنیت تحریم ها ی را  کشورایران عملی مینماید که تاکنون این تحریم ها هیچ اثری برایران از خود بجا نگذاشته، وحال قصد حمله به ایران را توسط اسرایل ویا خود؛ مانند عراق درآینده دارد.
مگر ناکامی  امریکا درعراق وافغانستان  مانع حمله به ایران گردیده وحال هردوکشورسیاست های افکار عامه راکه ازدرون همدیگر را به شکست مواجه سازد درپیش گرفته .
که ماشاهد سیاست های امریکا که تاثیر خوبی رادرایرن داشت درپیروزی احمدی نژاد در دوردوم دیدیم .
دولت ایران هم به درک این مسئله پی برده وحال ایران را متهم به حمله یازدهم سپتامبر دربرج های نیویارک که توسط هواپیماها صورت گرفته بود از طرف خودش  مینماید. که ماشاهد سخنرانی ریس جمهوری ایران درسازمان ملل  متحد هستیم که با این سخنرانی دیپلمات های امریکا به ترک جلسه پرداختند.
فعلاً هردوکشورپی بردند که تغیر افکار عامه موجب پیروزی هردومیگردد وحال از این سیاست کار میگیرند.ببینیم که کدام یک براین سیاست پیروزخواهدگردید.
                                                 میرحسین «تلاش» فعال سیاسی


سیاست های امریکا وایران درقبال همدیگر
بعدازآن که  امام خمینی درایران پیروزگردید. به صدور انقلاب اسلامی درسرتاسر کشورهای که در ظلم استبداد اتباع آن بسر میبرنداین انقلا ب راادامه وتوسعه دهندپرداخت.
این پیام امام! مورد خشن کشورها گردید. حتی کشورهای اسلامی که تاکنون روابط خوبی با ایران ندارد مانند مصر، عربستان سعودی... سیاست صدورانقلاب کشورهای غرب رانیز تحت تاثیر مستقیم خودقراردارد؛ یک وحشتی را برایشان ایجاد  کرد.
واز طرف  دیگر گروگانگیری دیپلمات ها ی امریکا تاکنون روابط سیاسی ایران را با امریکا قطع نموده  است.واز این زمان برهمدیگر دشمن گردیدند درجاده ها شعار ها برعلیه امریکا زده میشود،کاریکاتورهای درایران ساخته میشود وبا بیان نفرین به امریکا سوختانده میشود.
واز طرف دیگر، راکتورهای هستۀ  که به ایران برای تهیه موادسوختی از طرف امریکا درزما ن شاه کمک صورت گرفته بود امریکا ومتحدین آنرا با کشورها ی اروپایی به ترس درآورده، که مبادا با ساخت سلاح های هستۀ برایشان حمله  ورگردند.
درنقطۀ متمرکزی دیگری، تجاوز مستمر وجنایت اسرایل  درخاک فلسطین است که ایران را نیز درمقابل خود وکشورها ی غربی به چالش درآورده.چون ایران یک کشوری اسلامی است. ازدساتیر اسلام که ظلم را برکسی روانمیدارد درعیوض مبارزۀ انسان هارا برظلم واستبداد خواهان است پیروی می نماید. وازفلسطین، برعلاوه که ظلم وستم تجاوز براین کشوراز طرف اسرایل باحمایت امریکا وکشورهای غربی صورت می گیرد- یک کشوراسلامی هم است با داشتن مشترکات دینی ازآن حمایت میکند. واز سخن زشت  برعلیه اسرایل برنمیدارد.
این رویۀ ایران؛ اسرایل ، امریکا کشورها غربی را به ترس  ولرز به پیروزی اسلام درآورده ،وکوشش ها ی نهای شان را برقطع این سیاست ها درسایه امریکا به صرف میرساند.
به همین لحاظ!امریکا برای شکست ایران وکشورهای اسلامی سیاست ها متنوعی، مگر انجام همزمانی دارد پیشه گرفته است.
از یک طرف کشورها ی اسلامی را به بهانۀ نظام استبدادی به نظام دموکراسی که از اصول دموکراسی برخوردارنیست به اعتراض درآورده ،وسپس آن را به نحوی به تسلط خود درآورده مثال عمدۀ  آن عراق وافغانستان است.
واز طرف دیگرایران را به چند دلیلی به حملات سخنان شان قرارداده:
1- نظام مستبد درایران وجوددارد باید عیوض به نظام دموکراسی گردد.
2- فعالیت ها ی هستۀ ایران.
3- نقص حقوق بشر.
این بهانه را به شورای امنیت که در سلطۀ امریکا میباشد وهم چنان به سازمان ملل متحد پیشکش نموده است . سازمان ملل متحد وشورای امنیت هم، هرروزقطعه نامه های را به نفع امریکا وبر ضد ایران صادرمینماید.
اما یک روزقطعه نامۀ صادرننمود ویاهم امریکا را مورد  سوال قرارنداد که به کشتار مردم افغانستان وعراق همه روز با انتحار وانفجار می پردازند ویاهم با پرتاب
بمب های که به بهانۀ سنگر دشمن مردم ملکی را به قتل میرساند.
این سیاستهای امریکا- درکشورها ی اسلامی تازمانی ادامه دارد که فردی به عنوان مسلمان دراین کشورها باقی نماند تماماً مسیحی گردد.از یک طرف وازطرف دیگر تمام منابع این کشورها باید تعلق به امریکا گردد.
ازهمین جاست، که همه روز ایران سیاست ها ی را دربرابر امریکا دارد وامریکا هم به کمک سازمان ملل متحد وشورای امنیت تحریم ها ی را  کشورایران عملی مینماید که تاکنون این تحریم ها هیچ اثری برایران از خود بجا نگذاشته، وحال قصد حمله به ایران را توسط اسرایل ویا خود؛ مانند عراق درآینده دارد.
مگر ناکامی  امریکا درعراق وافغانستان  مانع حمله به ایران گردیده وحال هردوکشورسیاست های افکار عامه راکه ازدرون همدیگر را به شکست مواجه سازد درپیش گرفته .
که ماشاهد سیاست های امریکا که تاثیر خوبی رادرایرن داشت درپیروزی احمدی نژاد در دوردوم دیدیم .
دولت ایران هم به درک این مسئله پی برده وحال ایران را متهم به حمله یازدهم سپتامبر دربرج های نیویارک که توسط هواپیماها صورت گرفته بود از طرف خودش  مینماید. که ماشاهد سخنرانی ریس جمهوری ایران درسازمان ملل  متحد هستیم که با این سخنرانی دیپلمات های امریکا به ترک جلسه پرداختند.
فعلاً هردوکشورپی بردند که تغیر افکار عامه موجب پیروزی هردومیگردد وحال از این سیاست کار میگیرند.ببینیم که کدام یک براین سیاست پیروزخواهدگردید.
                                                 میرحسین «تلاش» فعال سیاسی